Friday, March 16, 2007

به مناسبت نوروز



سید احمد شاه دولتی فاریابی
--------------------
( قسمت اول )
نوروز با تاریخ کهن و چهرۀ نوین
---------------------------------
وقتی برای ریشه یابی آغازین مرحلۀ تجلیل ازنوروزونام گذاری آن به دریای گفتار، عقاید ونظریه پردازی های فهیما ن وقلم به دستان پیش میرویم ازشواهد وقراین درمی یابیم که تجلیل ازروزهای معینی دریکسال درهرجامعه یی به شکلی ازاشکال وجود داشته است اساطیرواستوره های باستان که درنوشته های ادب فولکلورملت ها واقوام بومی های آسیائی بازتاب یافته است نشان میدهد که آسیا نخستین سرزمینی بوده است که پس ازطوفان نوح برای زیست وتکثیرنسل آدم وحیوانات نجات داده شده ازطوفان نوح روی خاک وخشکه قدم گذاشته اند که بعد ازسپری شدن قرون متمادی وآغاز دورۀ تجد د حیات انسان ها درقرن شانزدهم میلادی بنام براعظم آسیا مسمی گردیده است که آدم ها درآغاززنده گی بروی زمین بصورت غریزیی وگله یی (عشیره یی وطوایفی) با هم یکجا میزیسته اند ، ختم زمستان وبرودت یکسال را که با هوای خوشگوارومساعد به فعالیت ها وشکاردرایام سال جدید جای آنرا میگرفت این روزرا بنام غلبۀ خوبیها بر بدی ها تلقی نموده به منظوراستقبال نیک ازآغازین روزسال جدید با رقص وآواز خوانی های ابتدائی استقبال میکردند ، آدم های بعد ازطوفان نوح که نسلی ازبقا یای آدم های قبل ازطوفان نوح بودند به امر آفرید گا رعالم توسط حضرت نوح با حیوانات آبزی ، خشکه زی و (پرنده ها ) به داخل کشتی نجات خودش گرفته شده بود که شاید تجربه های زیستن درخشکه وطرزشکارحیوانات را داشتند ونسبت به آدم های اولی که از حضرت آدم وبی بی حوا وفرزندان آنها متولد گردیده بروی زمین به کشاورزی وچاروا داری (دام داری) مصروف بودند با هوش تربودند ، درمتن کتاب مقدس مسیحیان که مجلدی مشتمل اززبور، تورات ، انجیل وصحف انبیا علیهم السلام است آمده است : ( آدم زن خود حوا را بشناخت واو حامله شده قائن را زائید وگفت مردی را ازیهوه حاصل نمودم وباردیگر برادراوهابیل را زائید وهابیل گله بان بود وقائن کارکن زمین (کتاب مقدس فصل پیدایش / باب چهارم / آیات 1- 2 ) درجای دیگر میگوید (آدم یکصد وسی سال بزیست پس پسری به شبیه خود آورد اورا شیث نامید ایام آدم بعد ازآوردن شیث هشت صد سال بود وپسران ودختران آورد ، پس تمام ایام آدم که زیست نهصد وسی سال بود ( کتاب مقدس: فصل پیدایش / باب پنجم / آیات 3 تا 6 درکتاب مذکوردربارۀ حضرت نوح آمده است : (متو شالح یکصد وهشتادوهفت سال بزیست و لمک را آورد متوشالح بعد ازآوردن لمک 782 سال زنده گانی کرد پس جمله ایام متوشالح نهصد وشصت ونه سال بود که مرد ، لمک 182 سال بزیست
و پسری آورد و ویرا نوح نام نهاد ... لمک بعد ازآوردن نوح پنجصد ونود وپنج سال زنده گانی کرد وپسران ودختران آورد پس تمام ایام لمک هفت صد وهفتاد وهفت سال بود ونوح پنجصد ساله بود که سام حا م و یافث را آورد ( کتاب مقدس / فصل پیدایش
باب پنجم / آیات 25 تا32 ) درباب نهم همین فصل کتاب مذکورآمده است : ( نوح بعد ازطوفان 350 سال زنده گانی کرد پس جمله ایام نوح نهصد وپنجاه سال بود ( آیات 28 و20 ) درکتاب مقدس مسیحیان که بنام ( بایبل ) نیز یاد میگرد د درمورد اینکه چرا آفریدگارعالم به آدم ها وحیوانات مخلوق خودش غضب نمود وبه وسیلۀ طوفان آب وآبخیزی همه را نابود کرد مطالبی نوشته شده است ، اگرچه به نظر افرادیکه فاقد عقاید مذهبی اند عجب انگیزخواهد بود اما این نوشته طرف توجه یکتا پرستان ومذهبیون قرارخواهد گرفت ، بناءً شمه یی ازدلایل ارایه شده درمورد حدوث طوفان نوح نگارش می یابد : ( نوح مردی عادل بود ودرعصر خود کامل، ونوح با خدا راه میرفت ... زمین به نظر خدا فاسد گردیده وزمین ازظلم پرشده بود ، خداوند به نوح گفت : انتهای تمامی بشر به حضورم رسیده است زیرا که زمین به سبب ایشان پرازظلم شده است واینک من ایشان را بازمین هلاک خواهم ساخت پس برای خود کشتی بساز... زیرا که من طوفان آبرا برزمین می آورم تا هرجسدی راکه روح حیات دران باشد اززیرآسمان هلاک گردانم وهرچه برزمین است خواهد مرد، لکن عهد خودرا باتو استوارمیسازم ، پسرانت وزوجه ات وازواج پسرانت با تو، وازجمیع حیوانات ازهرذی جسدی ، جفتی ازهمه به کشتی درخواهی آورد تابا خویشتن زنده نگهداری ، نروماده باشد ، ازپرنده گان به اجناس آنها وارزبهایم به اجناس آنها وازهمۀ حشرات زمین به اجناس آنها ، دو دو همه درنزد تو آیند تازنده نگهداری وازهرآذوقۀ که خورده شودبگیر ونزد خود ذخیره نما تابرای تو وآنها خوراک باشد پس نوح چنین کرد وبه هرچه خدا امرفرمود عمل نمود ( با یبل فصل پیدایش / باب ششم / آیات 9 تا 22 ) درباب هفتم همین فصل آمده است : (خداوند به نوح گفت : تو وتمامی اهل خانه ات به کشتی درآئید زیرا تورا دراین عصر به حضورخود عادل دیدم ، نوح ششصد ساله بود طوفان آب برزمین آمد وباران چهل شب وچهل روزبرروی زمین بارید ... تا آنکه همه کوهای بلند که زیر تمامی آسمانها بود مستورشد ، پانزده ذراع بالاتر آب غلبه یافت وکوها مستورگردید وهرذی جسدی که بروی زمین حرکت میکرد ... همه مرد ونوح با آنچه همراه وی درکشتی بود فقط باقی ماند وآب برزمین صدوپنجاروز غلبه می یافت( بایبل فصل پیدایش / باب هفتم / آیات اول تا بیست وچهارم ) درمورد توقف طوفان وفروکش کردن آب وبرآمدن زمین اززیر آب آمده است : ( خدا بادی برزمین وزانید وآب ساکن گردید ... درسال ششصد ویکم (یعنی درششصد ویکسالگی نوح ) در روزاول ازماه اول ، آب ازروی زمین خشک شد آنگاه خدا نوح را خطاب کرده گفت : ازکشتی بیرون شو ... هرذی جسدی را ازپرنده گان وبهایم وکل حشرات خزنده برزمین با خود بیرون آور، تا برزمین منتشرشد ه درجهان باروروکثیرشوند (با یبل فصل پیدایش / باب هشتم / آیات 1، 13، 15 تا 20 ) حضرت نوح که پس ازطوفان وآغاز زنده گی مجد د بروی زمین سه صد وپنجا ه سال زنده گی کرده بود روزاول ماه اول ششصد ویکسالگی نوح علیه السلام که آب ناشی ازطوفان فروکش نموده زمین قابل زیست گشته بود به احتمال قوی این روز اول سال را بنام نجات ازطوفان خدا تجلیل نموده به مرورزمان این تجلیل بنام های دیگری مطابق شرایط زمانی ومکانی به تجلیل گرفته شده وتا امروزادامه یافته است مثل تجلیل روزاول ماه اول سال میلادی (جنوری) بنام تولد عیسی مسیح ، بزرگداشت روزاول ماه اول سال قمری (محرم) بنام روزهجرت پیامبراسلام ازمکه به مدینه ، تجلیل ازروزاول ماه اول سال خورشیدی (ماه فروردین یا حمل) بنام نوروزوامثال آن آثاروعلایم مشخصی که نوع زنده گانی آدم های قبل ازطوفان ویا شیوه های زیست وزیستگاه آدم های پس ازطوفان نوح را تازمان ابراهیم علیه السلام به وضاحت نشان بدهد دردست نیست اما بعد ازان که براساس رهنمود های پیامبران وانبیا علیهم السلام زنده گی اجتماعی وهمکاری های متقابل بین آدم ها بوجود آمده ازحالت آدمیت به حالت انسانیت گام نهاده اند که آثار وادوات تاریخی صامت وگویا بازتاب دهندۀ واقعیت های زنده گانی ابتدائی انها میباشد اما ازآغازحیات بعدازطوفون نوح تا دوهزاروسه صد سال قبل ازمیلاد که دوران پیامبری جضرت ابراهیم است ، زمان به سال،ماه ،هفته ،روز، ساعت ، دقیقه وثانیه تقسیمات نگردیده بود ممکن ازطلوع خورشید تا غروب آن رابنام (روز) وفاصلۀ زمانی غروب آفتاب را تا طلوع مجدد آن( بنام شب) یاد میکرده اند باوجود آن نسبت سروکار داشتن با گله داری وکشاورزی بین زمستان وبهاروتابستان فرق قایل بوده اند ، ختم سردی وبرودت هوارا ازقطع برف ویخبندان وتابش بیشترحرارت خورشید تشخیص مینمودند وآغازین روزهای گوارای پس ازختم سردی هوارا با شادمانی وهیاهو استقبال مینموده اند ، آنهائیکه با استفاده ازنباتات روئیده اززمین بعضی ازحبوبات مفید قابل خورش را اهلی ساخته کشت وپرورش وحاصل گیری ازآنرا تحت کنترول خود آورده بودند روزهای خوشگوارسال نورا بنام زمینداران ودهگانان تجلیل مینمودند که باگذشت زمان روزهای جمع آوری حاصلات زمین را نیز درصورتیکه بیشترازحد معمول بدست می آوردند هرگروه با شرکای خویش بصورت جداگانه درختم برداشت حاصلات زراعتی شان جشن وشادمانی مینمودند .
پس ازشکل گیری اداره عامه بنام حکومت یارهبر که بعقیدۀ بعضی ها از زمان ابراهیم ع ( 800 سال قبل ازموسی یا دوهزار وسه صد سال قبل از عیسی مسیح یعنی 4300 سال پیش ازامروزدرقالب اعتقادات توتومیزم ، رب النوع پرستی ویکتا پرستی رواج یافته است ، تورات نشان میدهد که حضرت موسی یکهزاروپنجصد سال قبل ازمیلاد بصفت پیامبریهودیان و یکتا پرستان ظهورنموده ویهودیان راکه مدت 400 سال درقلمرو فرعون ها ی مصرامروزی ( امپراتوران مطلق العنان مصر) بقسم برده (غلام وکنیز) میزیستند به عنایت وحمایت خدا لشکرفرعون را به شکست مواجه ساخته یهودیان را ازمصر خارج وبه سرزمین اطراف یوروشلیم (بیت المقدس) متوطن ساخته است که (این قصه درتورات وقرآن به تفصیل آمده است ) .
درکتاب مقدس مسیحیان رهنمود های فراوانی برای استفاده اززمین وحاصلات آن ، مالیه دهی به حکومت ، تنظیم امورزنده گی وامثال آن به وجه بهترو قا نونمند ابرازگردیده است .
قبل ازمیلاد مسیح گاه شماری وتشخیص ساعات روزوماه وسال هم آهنگ وجود نداشته ودربسیاری ازمنا طق جهان وزیستگاه انسانها حتی فکرگاه شماری نضج نیافته بوده است ، دراین دوران مردم وآدم ها مبداء کارهای خودرا منوط به تغیر و دیگرگونی های طبیعت میدانسته اند وحتی شمارش را یاد نداشته اند مثلا ًوقتی میخواسته اند فاصلۀ زمانی را بیان نمایند میگفته اند فلان آدم
زمانیکه زمستان ویخبندان شدید باعث نابودی گله های گوسپندان شد زنده بود وامثال آن ، بعد ها فرمانروایانی بنام خاقان ، امپراتور،قیصر، سلطان ، شاه وغیره ظهور نموده مرد ان تحت فرمان خودرا وادارکرده اند که مبداء حیات خود را از زمان به قدرت رسیدن رهبرزیستگاه شان درنظر بگیرند که رعایا چنین کرده اند .
استفاده ازفاصلۀ زمانی برای بازگو نمودن عمریکنفر یا کدام واقعۀ مهم درروستا های افغانستان که ازنعمت سواد برخوردارنشده اند هنوز مروج است مثلا ًازیک شخص مسن پرسیده شود که چند ساله است میگوید مادرم میگفت تودروفت پاد شاهی امان الله خان کلان بچه بودی باتبر چوب میده کرده میتوانستی ویا میگوید درسال قحطی که دریارا یخ زد ه بود تو همسال بچۀ همسایۀ ما بودی که پسانها وقتی ریش وبروت کشید ه وهنوز زن نگرفته بود که مارگزید ومرد ،
پس ازظهور اسلام درسال 611 میلادی اعراب قریش با آنکه با تقلید ازمسیحیان روزتولد حضرت محمد پیامبراسلام رامبداء تاریخ قرار میدادند حد اکثرمردم بنا به عنعنۀ باستان فاصلۀ زمانی را براتکای واقعات مهم طبیعی وتاریخی محاسبه مینمو دند
دربعضی ازنوشته های مذهبی وتاریخی آمده است : وقتی عمرالفاروق عهده دارخلافت بود برای اینکه به مالیه دهنده گان ظلم نشود وعدالت مانند نورآفتاب بتابد دستورداد که آغاز وانجام انچه که سال گفته میشود تعین گرد د ، هریک ازاهل مجلس یک یک ازواقعات مهم درجنگ بین مسلمین ومشرکین را بحیث مبداء تاریخ وسال پیشنهاد نمودند وحضرت علی تاریخ هجرت حضرت محمد ازمکه به مدینه را ، پیشنهاد کرد که پس ازشوروبحث همین پیشنهاد پذیرفته شد ه فیصله بعمل آمد ، بعد ازان ماه محرم نسبت قرار داشتن درآخرین زمان ادای مراسم حج بیت الله بعنوان مبداء سال قمری ومبداء تاریخ قرار گرفت که محاسبۀ
آن ازماه محرم تا 12 ماه یکسال قمری میشود که نوشتن سال قمری ومبداء تاریخ قرار دادن آن درتمام قلمرو اسلامی وکشورهائیکه به دین اسلام گرویده بودند مروج گردید ،بعضی نویسنده گان ایرانی به شکل افسانه بیدون ذکرتایخ وزمان نوشته
اند که ماه محرم تازمان آغازسلطنت پهلوی درایران (فارس) مروج بود رضا شاه پهلوی آنرا تغیرداد بعوض آن اول فروردین
( ماه حمل) رامبداء تاریخ هجری خورشیدی قرار داد .
عقاید مردم دربارۀ نوروز
زردشتی ها معتقد هستند که آفریده گارعالم ، کائینات را درشش روزآ فرید و آدم آخرین آفرینش او است واین مصادف به اول فروردین " ماه حمل " بود که سال قبل ختم وسال جدید آغاز میگردید ازاین سبب انرا نوروز یعنی روزنو مسمی کردند وبه حرمت آفرینش آدم وعالم کائینات که دراول فروردین خاتمه یافت آنرا گرامی میدارند وازان تجلیل بعمل می آورند همچنان زردشتی ها معتقد اند ده روز قبل ازآ غازنوروزفروهرهایعنی ارواح پاک انسان های متوفی ازآسمان بزمین فرود می آیند ومهمان خانواده های خود میباشند وروز نوروزدوباره به مکان مستقرقبلی شان به آسمان رجعت میکنند ازاین سبب این ده روزاخیرماه حوت را وقت دعا ونجوا میدانند .
مسلملن ها معتقد اند : که درشب های جمعه وشبهای عید وبرات ارواح متوفا ازاعضای خانواده ودوستان شان امید میکنند که برای عفو گنا هان شان بدرگاه خدا دعا ونجوا بکنند ومرده هارا فراموش نکنند ازاین سبب همیشه ختم قرآن ودعاخوانی برای متوفی ها شب های جمعه وعید وبرات صورت میگیرد .
مردمان آسیای مرکزی ، روسیه واروپای شرقی هرسال دریکروزمعین ماه حوت به دیدارقبرعزیزان شان به قبرستان ها میروند وبالای قبردوستان وعزیزان خویش دسته های کل ویا خوشه های گل میگذارند ومعتقد اند که این عمل آنها سبب خوشنودی ارواح متوفی درسال نو میشود واین موضوع شکل تغیر یافتۀ طرزتلقیات رزدشتی ها به نظرمیرسد .
اهل تشیع معتقد اند : امام علی ابن ابی طالب روزی که به مسند ولایت انتخاب گردید روزاول فروردین بود ، روزتولد امام علی نیز اول ماه فروردین بود به این اساس اول فروردین نزدمسلما نهای شیعه مذهب روزخاص وپرابهت شمرده میشود که دراول هرسال بنام نوروزآنرا تجلیل مینمایند .
مولانا محمد باقرمجلسی مؤلف بحارالانواربه نقل ازامام جعفر، اول ماه فروردین را روزفرخنده وروزآفرینش آدم قلمداد نموده است درعهد صفویان درفارس وقلمرو آن علما ومبلغان مذهبی به دستوروی دربزرگداشت ازروزنوروزتوظیف شدند واول حمل یا فروردین را بحیث آغازسال جدید میمنت واستقبال ازان را معادل احترام به مقد سات صواب وپرثواب وانمود ساختند .
ایرانی ها طبق اعتقادات استوره یی میگویند جمشید پادشاه وقتی پس ازپیروزی برستمگران برتخت طلائی نشست روزاول فروردین (حمل) بود مردم اورا با تختش به شانه برداشتند واطرافیان او به شاد مانی ورقص پرداختند ودپ وچنگ نواختند .
دپ اولین آلۀ صدا دار ریتمی است که درزمان حضرت ابراهیم بین یهودیان رواج داشت( درنوشته های تاریخی اولین سازندۀ دپ ، کاغذ وباروت چین قلمداد شده است) رعایای جمشید که قبل ازطلوع افتاب اورا باتختش برشانه گرفته به قصد رفتن ازدماوند به شهربابل درنزدیک بغداد حرکت نموده بودند وقتی به جائی رسیدند که شعاع آفتاب بر روی جمشید تابید وآنرا مردم نجات ازشب وحلول روزنویعنی نوروزنامیدند واین مصا د ف به اول حمل بود ، طبق روایات اسطوره یی گفته میشود جمشید برای ملاقات بامردمان تحت فرمانش بخلاف اسلافش که یک هفته را برای ملاقات دراول سال تخصیص میدادند یکماه را برای دید وادید با مردم مختص ساخت تا بارعیت خود بیشتر رابط داشته ودرد دل نماید وعرایض ایشان را بشنود ودرتامین عدالت ازگفتارانان استفاده نماید واین علایم عدالت محسوب میگردد ، فردوسی طوسی شاعردربارسلطان محمود غزنوی تورک تبارکه شهنامه را بعنوان شاهنشاهی وی سروده است میگوید :( به جمشید بر، گوهرافشاندند + مرآنروزرا روزنو خواندند----- چنین جشن فرخ ازین روزگار+ بمانده ازان خسروان یاد گار) فردوسی که منظورش تمثیل بزرگمنشی جمشید پادشاه بود ه دراین شعرچنان وانمود کرده است که گویا جشن نوروزی یاد گارابتکاری وترویجی او است درحالیکه مطالب اسطوره یی نشان میدهد که قبل ازجمشید نیز مردمان کشورها درآسیا وسرزمین دیگر روزی را بنام اول سال تجلیل مینمودند .
مؤرخین افغانستان نوشته اند : برای اولین بارپا د شا ه بخدی (بلخ باستان) درشمال افغانستان امروزی (که تاسال1933 بنام تورکستان مسمی بود ) روزاول آغازین ماه سال نورا (که طبق تقویم حاضرمصادف به اول حمل میشود)بنام نوروز بهاری یاد نموده وآنرا به جشن سالانۀ مربوط به آریائی ها میدانند که بحیث بومی های منطقه درسرزمین بخد ی ومناطق شمال وغرب آن میزیسته اند وبعداً درسایرنقاط تا حوزۀ هند پراگنده شده اند ، درتاریخ آریانا آمده است تحقیقا تیکه بیشتر مورد موافقت دانشمندان قرارگرفته روشن میسازد که مهد آریا ن یا آریائم وائیگو درحوالی پامیروسرچشمۀ دریای آمو بوده است که سه هزارسال قبل ازمیلاد میزیسته اند ، بخدی قدیمی ترین گهوارۀ نژاد آریائی میباشد که انها اززنده گانی قبایلی وکوچی گری کناره گرفتند به سیستم ادارۀ منظم روی آوردند که دران زمان بخدی کشوری با بیرق های بلند خوانده میشد ، آریائی ها علاوه برجشنها وسرود های مذهبی برای فصول سال نیزجشن هائی داشته اند ، خاندان سلطنت بخدی عبارت از( پارا د ات ها یا پیشد ا دیان ، کاویانی ها ، خاندان کاوه یا کیانی واسپه ها بودند ) پارا دات ها که ترجمۀ آن پیشد ا دی ها میباشد نخستین خاندان سلطنتی بخدی وبلخ باستان است دراویستا آمده است برای اولین بارمشروب ازعصارۀ نبات معروف بنام سوما یا هوما که درکوهستا نا ت متعلق به بلخ باستان میروید ساخته شده است ، جشن نوروزی ازیادگارهای پادشاه بلخ باستا ن است که افسانه سرایان آنرا جمشید مسمی کرده اند ،پس ازپارادات ها کاوه کواتا دربخدی به مسند شاهی نشسته است که افسانه سرایان آنرا ( کیقباد نام گذاری نموده اند)پس ازاین دوخاندان دراویستا نام پاد شاهانی ذکر شده است که درآخرنام شان اسپ یا اسپه بقسم پسوند استعمال شده است ازاین سبب انهارا خاندان اسپه ها گفته اند که اولین پاد شاه اسپه ها دربلخ باستان ( اوروت اسپه )یادشده است که اودوپسر بنام ویست اسپه وزری واری داشت که ایرانی ها ویست اسپه را گشتاسب نام گذاری نموده اند ، عصرزردشت وویست اسپه هزارسال قبل ازمیلاد بود ، زردشت به خاندان شاهی بلخ باستان تعلق داشت دراویستا نام او(زرا توشترا و لقبش سپنتمان یا د گرد ید ه ، پدرش (پروشوسپا و جدش پیتر اسپه وجد بزرگش هیجا تا سپا ) تذکاریافته است ازنام اجداد زردشت معلوم میگردد که اوبه خاندان اسپه تعلق داشته است ، زراتوشترا پسریوروشوسپا که بعضی ها اورا ( زرتشتر، زردشت ) نیز نوشته اند کیش نوی را ایجاد نمود
با قوانین خود درتقویه روح ونیروی مادی ومردمی آریانا کمک کرد ، آنهائیکه زرراتو شترا (زردشت ) را متعلق به فارس یا ایران امروزی میدانند باید گفت هستا سپا پدر داریوش پنجصد سال بعد از زردشت زنده گانی داشته واین هستا سپا رئیس یکی ازقبیله های فارس بوده که به سلطنت نرسیده اماهستا سپا دربخدی یا بلخ باستان پاد شاه وبه قولی شاهنشاه بوده است ) .
درنوشته های تاریخی دیگرآمده است : منشاء تجلیل ازاول سال ، یکهزارسال پیش ازمیلاد سرزمین بخدی {بلخ باستان} مرکزآریانای قدیم بوده است ، بعد ها تجلیل جشن نوروزی با تاریخ کهن آن درتمام سرزمین آسیای امروزی که بیشتر ازسه میلیا رد نفوس جهان را به آغوش خود جای داده رواج یافته است وبعد ازآغازمهاجرت ها ازیک منطقه به منطقۀ دیگروازیک قاره به قارۀ دیگر( که عوامل آن تکثر وتکاثف نفوس ، تغیرات مدحش درطبیت ومورفولوژی ، قلت خوراک انسانها وحیوانات انگیزه یی برای جنگ وداوم آن بوده است) آسیائی تبارها درهرقاره یی که سکنی پذیرگردیده اند کلتورآسیائی وآریائی خودرا باخود برده ودرآغاز درمحدودۀ خاواده خود وخویش وتبارآسیائی خویش مورد احترام واستقبال قرارداده اند که به مرورزمان نسبت مرغوب وخوش آیند بودن کلتورشان دربین مردمان قاره های دیگرنیز رواج یافته است گفته میشود امروزکه درتمام پنج قارۀ جهان بیشترازیکصد میلیون آسیائی تبارزنده گی مینمایند تمام رسومات نوروزرا مثل ( هفت میوه ، خانه تکانی ، گشت وگذار بالای سبزه ها ، پختن سبزی چلو درشب نوروز، تهیه وارسال ماهی جلبی ازخانۀ داماد به خانۀ عروس وامثال آن را درمعرض اجرا قرار میدهند ازاین سبب میتوان گفت که امروزتجلیل ازنوروزنه تنها مختص ومنحصر به افغانستان ، ایران وآسیائی تبارها است بلکه مربوط به تمام دوستداران نوروز درپنج قارۀ جهان است .
نوروز درافغانستان : درتاریخ آمده است که درزمان سلطان حسین میرزا بن غیاث الدی منصوربن میرزابایقرا بن عمرشیخ بن امیرتیموراوزبیک تبارکه درسال 1468 میلادی درهرات اعلام پاد شاهی کرد که قلعۀ اختیارالدین درهرات ارگ شاهی اوبود
سلطان حسین میرزا بعدا بنام جدش ( بایقرا) شهرت یافت که درتاریخ بنام سلطان حسین بایقرا تذ کاریافته است ، سلطان حسین بایقرا پسرش بدیع الزمان را حاکم بلخ مقر نمود وامیرعلی شیرنوائی را به صفت وزیردرباروفرهنگ مؤظف ساخت درهمین زمان بود که درتورکستان زمین آن زمان شایع شده بود که تابوت حضرت علی ابن ابی طالب درکوچۀ یاد گاربای پیداشده است سلطان حسین بایقرا دستور صادرنمود جائیکه تابوت پیداشده عمارت قشنگ بالای آن اعمار گرد د که عمارت فعلی اعمارشده بنام روضۀ شریف مسمی شد و شهری که دراطراف روضه ساخته شد به آن مزارشریف نام گذاشتند ازهمان آوان تا امروز نوروزدرافغانستان روزاول حمل با برافراشته شدن جنده درجوارآرامگاه علی ابن ابی طا لب درشهر مزارشریف آغازگردیده ومدت چهل روزجشن نوروزی درانجا برپا میبا شد که دراین مدت هزاران نفر ازداخل وخارج به این جشن می آیند ومیروند جنده وتوغ واژۀ اوزبیکی است که ، بیرق و درفش معنی دارد ، بعضی ازنویسنده گان که معنی جنده را نمی فهمیده اند درنوشته های شان جنده را جهنده وتوغ را بصورت تغ نوشته اند که نادرست است ، یک واژۀ مربوط به یک زبان شاید به زبان دیگر دارای معنی خوب ویا بد باشد مثلیکه واژۀ جـنـد ه به زبان بعضی ایرانی ها بمعنی روسپی وفاحشه است ازاین سبب ایرانی تبارها آنرا ژنده مینویسند تا ازیکطرف واژۀ جنده رابزعم خویش معجم بسازند وازطرف دیگرازتفهیم معنی جنده که فکرمیکنند معنی نامطلوب است دوری بجویند ، مثال دیگر: درزبان هالندی کوس بمعنی بالشت ، جراب ساقدارِو بوسه میباشد درحالیکه بزبان فارسی معنی دیگر دارد که نویسنده حق ندارد فهمیده ویا نافهمیده آنرا تغیربدهد وآنرا بشکل قوس یا لوس وامثال آن بنویسد واصل واژه را دیگرگون نماید ) .
جشن نوروزدرمناطق مختلف افغانستان برگزارمیگرد د مثلا ًدرکابل ( درکارتۀ سخی ، منده یی ،خواجه صفا ، کاریزمیر، شاه شهید ، شهدای صالحین ) باتجمعات مردم ، همراه با آوازخوانی ها تجلیل میگرد د ، درکارتۀ سخی ومنده یی توغ وجندۀ نوروزرسماً ازطرف شخصیت عالیمقام دولت برافراشته شده سخنرانی های سیاسی ، مذهبی ، مدنی وتبلیغاتی صورت میگیرد .
جشن نوروز درهرات درمناطق( پل مالان ، تخت سفر، گاذرگاه ودربعضی ولسوالی های آن با تجمعات مردم روزنوروزجشن گرفته میشود زنان دپ ودایره میزنند ومردان سازوسرودمروج محیطی را به کار میگیرند ، جوانان بعضاً به توپ بازی وکشتی گیری نیز می پردازند ، درقندهار ( دراطراف خرقۀ مبارک ، با با ی ولی ، تفریگاه شهرقندهار بنام تفریگاه ارغنداب) مردم جمع میشوند یکروزرا با جش وسرور میگذرانند وجوانان به بازی های محلی مثل خوصک ، توپ بازی ، اتن وغیره می پردازند درولایت دیگرافغانستان مطابق به شرایط محیطی خود جشن نوروز را تجلیل مینمایند که شرح آن باعث تطویل کلام میگرد د .
نام گذاری ماه وسال : پس ازتشکیل ادارۀ عامه که دررأس آن یک فرمانروا قرار داشته است نام گذاری سال وماه برای اجرای عدالت بمیان آمده است تا تا دیات ما لیات به حکومت وتا د یا ت اجرت برای انجام کاری برای انجام دهنده آن درفاصله زمانی معین معلوم باشد ودرعین زمان روزهای خاص مثل نوروز، روزاستقلا ل ایام عید مذهبی وامثال آن مشخص گرد د .
ابوریحان البیرونی خوارزمی نوشته است : ریشه نام گذاری سال وماه به اقوام تورک مربوط میشود ، تورکهای ابیغوری برای
هرسال تا 12 سال نام حیواناتی را انتخاب نمودند مثل ( چیچقان ، پاده ، یولبرس ، تاوشقان ، بلیغ ، ایلان ، آط ، قوی ، میمون
تاوغ ، ایت ، دونغوز ) که دیگران آنرابه عربی وفارسی ترجمه کرده اند مثل ( موش ، گاو ، پلنگ ، خرگوش ، نهنگ ، مار ، اسپ گوسپند ، میمون ، مرغ ، سگ ، خوک ) این نام ها درهرکشوربه زبان رسمی اش ترجمه ومورد استعمال قرار گرفته است ، شاعری نام حیوانات را به ترتیب درچهار مصرع شعرگنجانیده است تا به حافظه سپردن آن آسا نترشود( موش وگاو پلنگ وخرگوش شمار+ زین چهاربگذری ، نهنگ آید ومار--- آنگاه به اسپ وگوسپند است حساب + میمون ومرغ وسگ وخوک شمار) علاوتاً به 12 ماه نیزنام های مشخص گذاشته شده است مثل ( قوزی ، پا د ه ، ایگیز ، بیش ایا غ ، یولبرس ، سنبل ،
ترازو ، چیان ، اوقیای ، اوغلاغ ، قوغا ، بلیغ ) که این ماه هانیز به عربی وفارسی وسایر زبان ها ترجمه شده مو رد استعمال قرارگرفته است مثل ( حمل ، ثور وغیره) .
زنده گی پنجروزه به چه معنی است؟ دربلخ باستان ، خراسان قدیم ، ماد وفارس وآسیای مرکزی درروزگارباستان ( پنجروز اخیرهرسال) به دستور خاقان وشاه ، افراد مؤظف ادارۀ امور شهر برای پنجروزازوظیفه دست میکشید ند وجای آنهارا افراد کاردان ازمردم عادی به عهده میگرفتند وبه اجرا آت آغازمینمودند ، دراجرا آت پنجروزه بعضا ًبه ابتکاراتی دست میزدند که به حال رعایا بسیار مفید تمام میگردید وبعد ازختم ا قتد ا رپنجروزۀ آنها که مامورین اصلی دوباره به وظیفۀ برمیگشتند ابتکارعمل آنهارا تعمیم بخشید ه آنرا ترویج میکردند واین مبتکرین مؤظف پنجروزه از طرف دربار شاهی مورد ستایش وپاداش قرار می گرفتند این فرمان روائی پنجروزه را ( میر نوروزی ) میگفته اند ، حافظ شیرازی این قصۀ فولکلوریک را به وجه شایسته دراین شعرخود تمثیل نموده است (سخن درپرده میگویم ، چوگل ازغنچه بیرون آ + که بیش ازپنجروزی نیست حکم میرنوروزی ) .
اعـتـقـا د ا ت مردم : آسیا ئی تباران درزمان باستان وقتی آفتاب غروب میکرد فکر میکردند که آفتاب امروزمرد ، فردا آفتاب دیگربجای آن ازخاورزمین روی آسمان می آید وجهان را نورانی مینماید ، نباتات را رشد میدهد وحاصلات را پخته میکند .
آغازهرسالیکه با خرمی وتازه گی جای سرما وبرودت را میگرفت آنرا زنده شدن جهان پس ازیک کرختی چند ماهه میشمردند
وازآن استقبال میکردند ودرزمانی که درختان به شگوفه مینشست وزمین را سبزه ها به قسم فرش زمردین میپوشانید به رقص وپای کوبی می پرداختند که این عمل گاهی باشرکت اهل خانواده ویاران نزدیک شان وگاهی باشرکت بیشترخانواده ها به حد ساکنین یک منطقه تجلیل میگردید .
خاقان وشاه دراول هرسال برخی ازمنصوبین امور را ازوظیفه یی به وظیۀ دیگرتوظیف مینمود، درچنین روزی علما وحکما
به دربار شاه وخاقان با تحفه وهدایا ی لازم و مناسب حضورمی یافتند ، وقتی شاه یا خاقان برای ملاقات با مدوعین ازحرم سرا به محل تجمع مهمانان حرکت مینمود ازطرف منادیان با آوازبلند به منتظرین مژده داده میشد که آماده باشند رهبرخجسته خصال شان حضورمی یا بند وقتی چند قدم به ورود شاه یاه خاقان به محل تجمع میماند سورنا زده میشد ومردم به پا میخاستند وازرهبرشان با پا شیدن گلبرگ ها استقبا ل مینمودند وکف میزدند حینیکه او به تخت خاص نوروزی که با گل های رنگارنگ وسبزه ها مزین شده بود قرارمیگرفت حضارهرکدام به ترتیب باعرض احترام سال نورا تبریک میگفت ودعا میخواند که محتوای کلی دعاهای آنها به این جملا ت خلاصه میشد ( سعادت به خاقان ، آرامش به رعا یا ، فراوانی غلات وحاصلات زراعتی ) هرکدام ازحضارپس ازعرض تبریک ودعا ، تحفۀ خودرا به رهبرشان تقدیم مینمود ند که ازطرف مؤظفین گرفته شده درجای معین گذاشته میشد درختم تقدیم تحایف مدوعین شاه یا خاقان با استقبال ازحضار وعظ ونصیحت خود را شروع مینمود ودرختم کلام به دستوراو تحایف تهیه شده ازطرف درباررا به علما وحکما وبزرگان رعایا تقدیم وتوزیع میگردید ودرحین تقدیم تحفه ، هریک را بنام میخواند وازعملکرد آنها به نفع دربارورعیت او منت داری وشکرگذاری مینمود وآنروزبا همۀ آنها طعام سلطنتی را یکجا صرف میکردند واین افتخاری برای علما ، حکما وبزرگان اقوام بود که تاسال دیگردرخدمت وی بحیث خادمان خوب وصادق باقی میماندند .
غسل وکالاشوئی پیش ازرفتن به نزد بزرگان : درزمان باستان درسرزمینی که امروزقارۀ آسیا گفته میشود بعضی شا ها ن وخاقان دراول سال به رعیت خود اجازه میداد ازهرچند صد خانواده یکنفربه نماینده گی کل به دربارشاه (خاقان) بیایند با رهبرشان عرض وحال نمایند وسخنان اورا بشنوند ، آنهائیکه به مصلحت قبیله خود آما دۀ رفتن به نزد خاقان میگشتند طبق عنعنۀ میراثی که ازسلف خود داشتند پیش ازروزموعود به آب دریا ویا آب جوی خود می شستند کالای نو ویا کالای شستگی خودرا میپوشیدند ، حتی بعضی ها آب شیرین نباتات مثل نیشکر، انگورومیوه های شیرین دیگررا جمع نموده باروغن مخلوط مینمودند وآنرا به روی وبدن خود می مالیدند وفکرمیکردند که روغن بوی نامطبوع بدن را گم میکند وازمریض شدن مصؤن نگهمیدارد ، وبعضی ها دانه های اسپند را دود میکردند تا خوشبوی شوند ، موسی کلیم الله که 1500 سال قبل ازمیلاد مسیح به پیامبری مبعوث شده بود به پیروان خود دستورد ا د : وقتی به عبادت ویا نزد بزرگان میروید خودرا پاک بشوئید تا پاک ونظیف باشید ، درتورات آمده است : (خداوند به موسی گفت نزدقوم برووایشانرا امروز وفردا تقدیس نماوایشان رخت خود را بشویند ودرروزسوم مهیا باشند پس موسی ازکوه نزد قوم آمده قوم را تقد یس نمود ورخت خودرا شستند وبه قوم گفت روز سوم حاضرباشید وبه زنان نزدیکی منمائید ( تورات : فصل خروج / باب 19 / آیات دهم ، چهاردهم و پانزدهم ) .
مردمان درهر کشورجهان امروزی نیزهرگاه قرار باشد که جائی بروند قبل ازرفتن غسل میکنند ، آرایش وپیرایش مینمایند وحتی عطر وپودربه خود میزنند لباس نو ویا لباس شستۀ خودرا میپوشند وهمچنان زمانیکه خواسته باشند به عبادت گاه بروند نیزبا طهارت ونظافت میروند ، درشریعت اسلام نیز آمده است( النظافت جزءالایمان ) ..
هفت سین درنوروز: دربعضی خانواده ها درافغانستان ، کشورهای آسیای میانه وایران که دربرخی موارد کلتور وفرهنگ شان با کم وبیش تفاوت با هم همانند است درمورد تهیۀ هفت میوه بنام هفت سین نظرات هم آهنگ وجود ندارد بعضی ها میگویند هفت سین بمعنی هفت پطنوس است که درزمان باستان درشرق دورروزتجلیل ازنوروزواول سال به آن هفت قسم میوه را گرفته روی دسترخوان میگذاشتند تا آنهائیکه به تبریکی می آیند ازان تناول نمایند ودلیل می آورند که معنی ( سین ) چین است چنانچه حدیث شریف است ( اطلب العلم ولوکان فی السین ) وگفته میشود چین که ازباستان تاحال درساخت وسازلوازم کارآمد مهارت خوب داشته است ظروف کوچک مستطیل شکلی را برای میوه گیری وگیلاس چای ویا گیلاس آبخوری گذاری ساخته به بازار عرضه نمود که استفاده ازان درایران بسیارمروج شده بود واین ظرف که درافغانستان پطنوس گفته میشود ایرانیها آنرا سینی میگویند که چینائی معنی میدهد ، سینی یعنی ظرف چینائی ،
عده یی معتقد اند که تهیۀ هفت میوه در روزنوروزکه حرف اول آن با { س } شروع شود ثواب دارد وخوردن آن به صحت نیز مفید است وآن به شرح آتی است : ( سبزی ، سیر، سنجد ، سماروق ، سمنک ،سرکه ، سیب ) .
سبزی -- نشانی ازحلول بهارورویش سبزه ها ومژده یی ازآغازفصل گل وشگوفه ها پنداشته میشود .
سیر -- نشانی ازاستواری جسمانی وآمادۀ کار شدن تلقی میگرد د .
سنجد -- نشانی ازمتنوع المزاج بودن است وقتی به سنجد نگریسته شود پوستش سرخ ، مغزش سفید وتخمش ابلق رهدارمیباشد سماروق -- نشانی ازچتر حمایت طبیعت وخداوند درطول سال است ایرانی ها بیشتر سماروق را (قارچ ) میگویند .
سمنک -- نشانی ازحلول نوروزبا دیگر گونی های طبیعت میباشد .
سرکه -- سمبولی ازحاصل بهارکه باهمه خوبی هایش ممکن خرابی هائی را درپی داشته باشد .
سیب -- سمبولی ازهمنوائی ونشانی ازآرامش قلب ونمادی ازازتکامل تضاد ها تلقی میشود .
تبصیری که باتفسیرمختصردرباب هفت سین نوشته شده همیشه ودرهمه جا یکسان نیست ومختلف است
این هفت میوه را یکروزپیش ازنوروزدرظرفی بزرگ با آب نیم گرم خیس میکنند وروزنوروزروی سفره میگذارند تا آنها ئیکه
برای تبریکی به خانۀ شان می آیند ازان تناول نمایند .
هفت شین نوروزی: میگویند قبل ازظهوراسلام روزنوروزیا اول سال هفت قسم مواد را تهیه نموده روی سفره میگذاشته اند ودرجملۀ آن شمع وشانه نیزوجود داشته است حتی پس ازظهوراسلام نیزاین هفت شین دورازنگاه محتسب تهیه وروی سفره نهاده میشده است که بعضی شاعران نامعتقد به قیودات مذهبی اشعار فراوانی درمورد تهیۀ هفت شین وتوصیف شراب وهمنشینی با مهرویان سروده اند که به ارتباط هفت شین چهار مصرع شعربه این شرح نگاشته میشود ( روزنوروز درزمان کیان + مینها د ند خسروان جهان --- شهد وشیروشراب وشکرناب + شمع وشمشاد وشانه اندرخوان ) .
هفت میوۀ نوروزی : درولایات شمالی ، غربی ، شرقی ، مرکزی وکابل پایتخت افغانستان ازروزنوروزاستقبال شا یا نی صورت گرفته قبل ازروزنوروزهفت قسم میوه خشک را تهیه وآماده میکنند وروز نوروزروی سفره میگذارند تا دوستان وخویشاوندان شان که برای عرض تبریک به خانۀ شان می آیند تناول نمایند ، تهیۀ مواد مختص نوروزی بعنوان هفت سین وهفت شین به استثنای خانواده های مختصر با ارزش تلقی نمیشود ومعمولا ًهفت قسم میوه خشک تهیه نموده بعضا آنرا درظرف کلان درشب نوروزبه آب ترمیسازند و روزنوروزآنرابه دوستان شان که به خانۀ شان می آیند عرضه میکنند . درایران علاوه برتهیۀ میوه هفت سین درهرخانه یک یا چند ماهی سرخ رنگ را نیز ازفروشنده ها میخرند ودربین آب درظرف شیشه یی رهاکرده روی سفره یا میزغذا خوری میگذارند واین سمبولی ازتحرکات درسال جدید پنداشته میشود اما این عمل درافغانستان معمول نیست درولایات جنوب افغانستان نسبت استواری مردم به اعتقادات مذهب سنی حنفی تجلیل ازنوروزعمومیت ندارد .
چراعد د هفت درتهیۀ میوۀ نوروزی انتخاب شده است ؟ طبق روایا ت عامیانه ( فولکلور) مردم دردورباستان معتقد بودند که آفریده گار عالم چیز های مهم را هفت هفت طبقه آفریده است مثل هفت طبقۀ آسمان وهفت طبقۀ زمین ویا هفت طبقه بهشت وهفت طبقه دوزخ وامثال آن ، درنزد یهودیان روزهفتم هرهفته وسال هفتم زمانه ها فرخنده ونیکو است درتورا ت آمده است ( خداوند کائینات را درشش روز آفرید وروزهفتم استراحت نمود ، شش روز کار کن روزهفتم استراحت نما وبازن وفرزندانت باش، زمین را شش سال بکار حاصلش را بگیر وسال هفتم آنرا نکاروحاصلاتش را بگذارپرنده ها وحیوانات بخورد درنوشته های مذهبی مسلمانان آمده است درشریعت اسلام دروقت ادای مراسم حج هفت بارگرد کعبه دورخوردن حکم شده است
قرآن به هفت چیز مهم اشاره کرده است : مژدۀ نیک ، هوشدار بد ، قصه های پیغمبران ، پرهیز ازکاربد ، عادت به نیکوکاری،
وعدۀ عذاب ، آسایش درآخرت ) دروقت ادای نمازهفت اندام باید به زمین چسپانیده شود : دو دست ، دو زانو ، پیشانی وبینی دروقت سجده ، پشت پای وسرین دروقت قعده ، کف پای دروقت قیام )
( پایان قسمت اول)
روی کردها : تاریخ آریا نا یا افغانستان
آرشیف ویاد داشت های شخصی
--------------------------
Email Adres:> sasdolati@hotmail.com
--------------------