Sunday, September 16, 2007

جنا یا ت طا لب ن


سید احمد شاه دولتی فاریابی
13 / 9 / 2007
-------
طا لبان درسال 1998 درشما ل افغانستان
حدود 8هزارنفرراقتل عام کرده اند

------------
گروه طالبان به رهبری ملاعمراززمان به میدان آورده شدن درماه اکتوبرسال 1994 میلادی به منطقه وسرزمینی که قدم گذاشته اند بلا استثنا به قتل وکشتارافرادی اقدام نموده اند که یا با آنها اختلاف عقیده تی داشته ویا با انصراف ازقدرت نمیخواسته اند به آنها تسلیم شوند که جنگ های متعد د طالبان درقندهار، هلمند ، نیمروز، هرات ، غزنی ، خوست وپکتیا ، ننگرهاروکابل نمونه های بارزآن است که مکرردرنشرات داخلی وبیرون مرزی افغانستان انتشاریافته است وداکترنجیب رئیس جمهورافغانستان نیزدرسپتامبر1996 توسط همین طالبان که بنام قصا بان آخرین سال های د هۀ قرن بیستم میتوان به آنها نام گذاشت ازدفترنماینده گی ملل متحد درکابل بیرون آورده شده با براد رش یکجا به دارآویخته شد ند .
درقصص الانبیا آمده است که حضرت خضر(ع) ازهرمسیری که میگـذ شت ازبرکت آن بزرگوار، گذرگاه شان سرسبز میگردید وازاین سبب تمام آدم هائیکه سرسبزی وزیبا ئی را دوست داشتند درآرزوی سفر وگذرحضرت خضردرمناطق شان بود ند اما گروه طالبا ن به رهبری ملا عمرخویشا وند نزدیک وهمکارصمیمی اوسامه بن لادن رهبرالقاعده بنام مسلمان وبندۀ خدا ازهرمسیری که عبورنمود ند درمسیر شان خون هموطنان خودرا با درنده خوئی وقصی القلبی بنام های مختلف ریختند وجوئیبارخون جاری ساختند ومسیر خود را سرخ ونفرت بارنمود ند وافرا د همگون وهمفکرا ن خودرا درجامعۀ عقب ماندۀ افغا نستا ن به عقب خود کشید ند که این افرا د با داشتن غلظت اند یشۀ طالبگونه به خصوص ازلحاظ نژادپرستی هنوزبه طالبان به علامۀ استقبا ل دست میتکا نند اما میلیون ها انسانی که ازخون ریزی وجنگ وازچهرۀ قصا ب گونه طالبان ومسیرنا مطلوب شان بیزاراند نمیخواهند با آنها دریک مسیرحرکت نما یند وبه آنها با درنظرداشت سابقۀ خونبارشان نفرین میفرستند .
قتل عامی که طا لبان درشمال افغانستان انجام دا د ند : ازجریان قتل عام مردم درشمال بخصوص قتل عام تورک تباران درزمان عبد الرحمن خان ، ها شم خان کا کای ظاهرشاه فقید وحکومت های بعدی که درتاریخ منعکس است اشخاص واهل مطالعه وروشنضمیران مطلع هستند اما آنچه طالبان درزمان تسلط به شمال افغانستان انجام د ا د ند به حد لازم شاید انعکاس نیافته ویا شاید نسبت فرار ومهاجرت ها فرصتی برای آگاهی ازابعاد فجایع انجام شده توسط طالبان برای همۀ مردم میسر نگشته است بناءً برای آگاهی لازم ازخصلت غیر انسانی آنها شمه یی ازاعمال درنده خوئی این آدم چهره ها که بنام طالبان درجامعه شناخته شده اند توضیح میگرد د :
احمدرشید ژورنالیست مشهور پاکستانی که کتابی دربارۀ طالبان نوشته است میگوید : فاجعۀ شمال وجنگ های مدهش نژادی را درافغانستان بازهم میان پشتون وغیر پشتون عمیق ساخت ) احمد رشید که ازوجود فاجعه وجنگهای مدهش نژادی درزمان عبدالرحمن خان ، هاشم خان صدراعظم تام الاختیارافغانستان ، محمد گل مهمند رئیس تنظیمۀ تورکستان آن زمان یا بلخ امروزی وتوابع آن وحکومت های بعدی درافغانستان آگاهی داشته است طالبان را مقصر اصلی دامن زدن جنگ نژادی درشمال افغانستان میداند ، احمد رشید نوشته است (بیش ازنیم ربع میلیون) یعنی بیش از250 هزارخانوارازمزارشریف ، هرات وکابل خانه های شان را ترک داده موجی ازمهاجرین را تشکیل دادند ، طالبان دهاتیان هزاره را قتل عام نمودند ، دهقانان وباغداران دند شمال (حوزۀ شمال ) را کوچا نید ند {ص95 طالبان ...تالیف احمدرشید} .طالبان بتاریخ 13سپتامبر 1998میلادی بامیان را تصرف نمودند چندین هفته قتل وکشتاردربامیان ادامه یافت مردم متواری شدند وفرار کردند پنجاه نفرافراد مسن درنزیک شهر بامیان جمع شده بودند اما فرار کرده نتوانسته بودند که افرا د مسلح طالبان همۀ آنهارا تیرباران کرد وکشت ورفت (14 طالبان ...تالیف احمدرشید)
احمد رشید درجای دیگرنوشته است : درولایت فاریاب جنگ درطول زمستان ادامه یافت طالبان یک قتل عام را درآنجا که ششصد نفر دهقانان اوزبیک را کشتند درماه جنوری (ص105طالبان ...) .
طالبان که پس ازشکست مرگباردرمزارشریف درحملۀ اول ، مجد داً با کسب حمایت 5000 طالبان مدارس پاکستانی باحمایت وپشتیبانی مالی وجنگ افزارهای نظامی پاکستان وعربستان سعودی که حتی 400عراده وسایط نقلیه نیز دراختیارطالبان گذاشته شده بود حملات خودرا ازراه ولایت بادغیس به فاریا ب شروع نمودند ودر12مارچ 1998میمنه مرکزلایت فاریاب را تصرف نمودند وطبق نوشتۀ احمدرشید 800 سربازاوزبیک را دستگیرنمودند که بعداً اکثریت آنان قتل عام شدند (ص109 کتاب طالبان ...) .
طالبان دراول ماه آگست شبرغان مرکزولایت جوزجان را قبضه کردند رادیوآزادی گفت 80نفر ازجوانان شبرغان را بنام ملیشه مخالف طالبان دستگیر نموده درنزدیک سینمای شبرغان تیر باران کردند ، طالب ها روزهشتم ماه آگست سال 1998 شهر مزارشریف را اشغال نمود ند وبه قول احمد رشید یکباردیگرقتل عام ونسل کشی را با تمام وحشت ودرنده خوئی انجام دادند
او ازقول یک قوماندان طالبان نوشته است : ملا عمر اجازه داده بود برای دوساعت قتل عام وکشتارصورت بگیرد ولی ، ما
دوروزتمام کشتیم وقتل عام نمودیم ، احمد رشید میگوید جنگجویان طالبان بر منازل هزاره ها هجوم برده تمام خانواده را قتل عام کردند ، زنان مورد تجاوزقرار گرفت (ص110 کتاب طالبان ...تالیف احمدرشید).
احمدرشید درصفحۀ 112 کتاب خود بنام طالبان ... نوشته است :به اساس تخمین اورگان های ملل متحد وصلیب سرخ بین المللی درمزارشریف بین پنجهزارتا شش هزارنفر کشته شده اما من خودم این کشتار را از6000 تا هشت هزارنفرتخمین مینمایم که درماه آگست وجولای1998 کشته شده اند وحتی درطول مسیرپیشروی طالبها نیزقتل عام تاجیک ها واوزبیک ها صورت گرفته است) .آنچه قابل تذکار به نظر میرسد این است که این تعداد کشته ها درکجا دفن شدند ؟ تاریخ نشان میدهد وقتی درجنگ افراد بیش ازحد به قتل میرسند امکان دفن انفرادی آنها بالاترازتوان جنگجویان میشود دربسیاری اوقات حتی نیروهای مغلوب درحال فراراجساد عزیزترین دوست شیرین خودرا نمیتوانند ازصحنۀ جنگ بیرون ببرند ومجال نمی یابند ودرچنین حالاتی غالبان جنگ ، تام الاختیارمیباشند واین غالب ها نیزممکن است تا حد امکان افراد خودرا که درنبرد کشته شده اندو شناسائی نموده با مراسم مروج محیطی به تدفین آنها اقدام نمایند ونسبت قصی القلبی که با دشمنان شان دارند با آنکه اکنون اجساد بیجان ایشان درمیدان افتاده است برای دفن انفرادی آنها توجهی نمی کنند بیشتردرچنین مواقع اجساد توسط گماشته های نیروی غالب بلا تشبیه ما نند تفاله جمع آوری شده توسط وسایط نقلیه بیرون ازشهرمنتقل وبه گودالی اند اخته شده بالای این اجساد خاک انداخته مشیود وآنراقبر دسته جمعی نام میگذارند .
طالبان که درمزارشریف بحیث نیروی غالب تبارزکرده بود ند ممکن است این 6000 اجساد ویا قرار تحمین احمد رشید ژورنالیست پاکستانی اجساد 8000 نفر کشته شده را غیر ازآن که به دشت لیلی برده اند شاید درچندین محل دیگردرحومۀ شهرمزارشریف نیزبصورت قبر دسته جمعی دفن کرده باشند .
قرارگفتارمردمان محلات درفاریاب وجوزجان نیزکه طالبان به قتل عام پرداختند به استثنای بعضی هاکه باراضی کردن طالب ها اجسا د عزیزان خودرا ازبین کشته شده ها شناسائی نموده درمقبرۀ آبائی شام با مراسم معمول دفن کردند اجسا د سایرین توسط گماشته های خود طالبان دردشت و د ا مان کوها بصورت دسته جمعی مخفیانه دفن گردید واجساد کشته شده گان درشبرغان ومزارشریف بیشتر به دشت لیلی که در20 کیلومتری غرب شبرغان واقع است دفن گردیده است .
احمد رشید مینویسد : پس ازتصرف مزارشریف هزاران هزاره درمحبس مزارشریف برده شد وقتی درمحبس گنجایش وجود نداشت ، محبوسین درکانتینرها ی آهنی انداخته شده قفل شدند ودرآنجا خفه شدند (یعنی مردند) تعدادی ازکانتینرهای مملو ازمحبوسین به دشت لیلی درخارج شهرمزارشریف انتقال یافتند وقتل عام شدند( باید گفت دشت لیلی در20 کیلومتری غرب شبرغان مرکزولایت جوزجان قرار دارد ) احمد رشید میگوید :یکی ازشاهدان عینی درمورد چشم دید خود گفت : طالبا سه کانتینرپرازمحبوسین را ازمزارشریف به شبرغان انتقال دادند وقتیکه دروازه های کانتینر هارا بازکردند سه نفر زنده مانده بودند که به محبس برده شدند ومتباقی سه صد نفر مرده بودند (ص 111 طالبان ...تالیف احمد رشید) .
ذکرهمین سه کانتینرنفردرسال 2004 که علیه جنرال دوستم تهاجم تبلیغا تی ازطرف مخا لفان سازمان یافته علیه وی گوش هارا کرکرده بود چندین بارازطریق رسانه ها تذکارداده شده وتلاش هائی وجود داشت که این سه کانتینررا متعلق به جنرال دوستم ومحبوسین داخل آنرا افراد طالبان وانمود ساخته جنرال دوستم را به کشتاردست جمعی افراد طالبان متهم نمایند وصحنه سازی های دراماتیکی نیزبا مونتاژصحنه هائی ازگفتاردیگران به قسم ویدیو فیلم ساخته شده ازطریق رسانه توسط مخالفان جنرال دوستم به نشر سپرده شد تا اذهان خارجی های مؤثر درامورافغانستان وتصمیم گیریهای آن را تسخیرنمایند وآنهارا برضد جنرال دوستم تحریک نمایند ، اما آنها که افراد قابل اعتماد درپهلوی جنرال دوستم داشتند به این صحنه سازی ها وقعی نگذاشتند وآنرا تصدیق نکردند زیرا ازحقیقت گپ آگاهی داشتند .
نقش جنرال دوستم درشمال : جنرال دوستم که دراوج بحران وجنگ وتخریبات درسال های پس ازهجوم شوروی درافغانستان بحیث یک جوان پاتریا تیست (وطندوست وخادم ملت) دردورۀ سربازی اش تبارزکرد به زودی توجه بزرگان کشوررا به خود جلب کرد وپله های رسیدن برتب ممتازنظامی رابه آهستگی و نشان دادن خدمت وصداقت برای حفظ منافع مردم وکشورش طی کرد ودرجریان سوق وادارۀ افراد زیر فرمانش مهارت هائی خاصی نشان داد که حتی افسران دارای تحصیلات اکادمیک نظامی درمورد خریطه وتا کتیک های نظامی ، ترصد ، تعرض وعقب نشینی، قوماندان دوستم را میستودند که هنوزبه رتبۀ جنرالی نرسیده بود او باگذشت هرروزی درعرصۀ رزم نظامی ماهرترمیگردید ومهارت اودربرخی امورنظامی به حد اعلای مهارت مسلکی رسیده بود ، جنرال دوستم درزمان حاکمیت داکترنجیب به شهبال رژیم او بدل شده بود ، زمانی که جمعه اچک رئیس تنظیمۀ بلخ خواست با اکت های نژاد پرستانۀ محمد گل مهمند ، جنرال دوستم را ضعیف نموده واگربتواند اورا ازصحنه خارج بسازد ویا حداقل جلورشد وی را بگیرد جمعه اچک دراین مورد داکترنجیب را نیز با خود همنظرساخته بود که این بی اعتمادی ها وپلان های پشت پرده که جمعه اچک با داکترنجیب ویاران دیگراوعلیه جنرال دوستم طرح کرده بودند سبب گردید جنرال دوستم با احمد شاه مسعود فقید وعبدالعلی مزاری شهید وقوماندانهای مقتدردیگردر شمال پلان تدابیری برای به قدرت رسانیدن مجاهدین طرح وآنرا به پیروزی برسانند .
جنرال دوستم پس ازبه قدرت رسیدن مجاهدین با آنکه بعضاً نیروهایش درکابل با درگیری با برخی تنظیم ها مواجه گردید اما اوتوانست هشت ولایت شمال را که زیرفرمانش بود ازجنگ های داخلی به دورنگهدارد وازخراب کاری وویرانی ها درولایات شما ل جلوگیری نماید .
احمدرشید ژورنالیست پاکستانی درکتابی که درماه می سال 2001میلادی (پنجماه قبل ازحملۀ امریکا به افغانستان ) انتشار یا فته نوشته است : جنرال دوستم یک ادارۀ مرثررا سازمان داده که دران صحت عامه ومعارف خیلی فعال بود ویکهزار وهشت صد دخترکه اکثریت شان ازدامن وبوت های کری بلند استفاده میکردند درپوهنتون (دانشگاه ) بلخ درمزارشریف که یگانه پوهنتون فعال بودمصروف تحصیل بودند( دران زمان پوهنتون های کابل و سایرولایا ت دراثر جنگ های داخلی وتسلط طالبان غیر فعال بود ) یاد آوری ازدامن وبوت کری بلند دختران وتحصیل راحت آنها درمزارشریف تحت ادارۀ جنرال دوستم ازطرف احمد رشید بمعنی وجود آزادی تام برای زنان ودختران طبق ازا د ی های مدنی که درکشورهای پیشرفته وجود دارد میباشد .
احمد رشید میگوید جنرال دوستم امنیت هزاران مهاجر کابلی راکه ازشهرکابل درسال 1992(نسبت شروع جنگ های داخلی ) فرارکرده خودرا به مزارشریف رسانیده بودند فراهم کرده بود این گفتۀ او تا ئید این جملات جنرال دوستم است که همیشه میگوید من تا که توان دارم درخدمت مردم وهم وطنان خود هستم ، احمدرشید با تائید امنیت وثبات درمناطق تحت فرمان جنرال دوستم مینویسد : جنرال دوستم بخاطرآنکه شهرمزارشریف ازگزند جنگ هادرآمان مانده بود مورد احترام مردم بود (ص85 و86 طالبان ...تالیف احمد رشید)
دویچه ویله(صدای آلمان) نوشته است جنرال اشرف افریدی پاکستانی دراشغال مزارشریف وسایرولایات شمال توسط طالبان نقش اساسی رابازی کرده است ، سازمان عفو بین املل ، کمیسیون حقوق بشرملل متحد ودیده بان حقوق بشر( هومان رایت واچ ) ملا موسی ، مولوی محمد حنیف وملا نیازی را مسئول قتل اهالی شهرومناطق هزاره نشین سید آباد وعلی چوپان درمزارشریف خوانده است .
دویچه ویله ازقول زینب یکی ازبا شنده گان مزارشریف که شاهد صحنه های قتل وکشتارتوسط طالبان بوده نوشته است : روزاول که طالبان به شهرمزارشریف داخل شد ند یک برادرجوانم رادرسر سرک تیرباران کردند ، حادثۀ دیگری که من شاهد آن بودم آن است که طالبان به خانۀ ما آ مد ندشوهرهمشیرۀ مرا بنام اینکه سلاح را پنهان کرده است بسیارلت وکوب کرد ند وسر انجام با خود بردند ، همچنان دوملا امام مسجد را درمنطقۀ یولمرب ویک پیرمرد را درکارتۀ صلح تیرباران کردند که درحال نمازگزاری بود ، ضرب الاسلام چاپ پشاورازقول ملاعمر رهبرطالبا ن نوشته است : محاربه با رافضی ها وشیعه ها فرض وواجب است معامله با نسوان شان به عنوان کنیز اشکال شرعی ندارد .
این گفتۀ ملاعمرهمان گفتارخشن عبدالرحمن خان است که در(1310قمری) سال های تهاجم به مناطق هزاره نشین اظهار کرده بود وازملا ها حکم تکفیرهزاره هارا به د ست آورده بود ، فقید فیض محمد کاتب هزاره مؤرخ معتبر آن زمان نوشته است :چون آتش جنگ هزاره ها به غایت ملتهب گردید وشراره اش پیشی گرفت هوا خواهان دولت را کارشگفت روی داد دراین وقت میراحمدشاه خان فتوای تکفیر هزاره هارا صادرنمود(ص250 حقیقت التواریخ تالیف عبدالحق مجد دی) .
رژیم استبدادی امیرعبدالرحمن که دربرابرحملات پلنک آسای مردمان بومی مناطق مرکزی افغانستان خطر نابودی خود را احساس میکرد ازآخرین تا کتیک رزمی حکومت جباروستمگری استفاده کرد وسیاست دیواید این رول ( تفرقه بینداز وحکومت کن ) که دران وقت یک تا کتیک مؤثردرفارورد پالیسی انگلیسها بود آنرا به کاربست و به قول حقیقت التواریخ فرمانی به عنوان طوایف کوچی کندی ، متی ، خروتی ،متی خیل ، ترکی واندری وعسل خیل صادرنمود وخطاب به دهقا نان هزاره ها نوشت ازطرف رؤسای شما بالای شما ظلم میشود اگرامارت کابل دراروزگان وهزاره جات تسلط پیدا کند شاه وگدا مساوی خواهند شد (ص251 و 252 حقیقت التواریخ) این سخنان فریبندۀ امیرصرفاً بخاطر اغوای مرد م واستعمال آن درمقابل رزمنده گان راه برابری وبرادری درافغا نستان بود که سرانجام آتش جنگ بین الاقوا می توسط عبدالرحمن خان مشتعل گردیده صحنه های خون بارآن ، دشمنی وخصومت بین اقوام را عمق بخشید ، همین سیاست دامن زدن جنگ قومی درزمان نادرشاه نیزدرمناطق شمالی به بهانۀ ضدیت با امیرحبیب الله کلکانی ویارانش تکرار گردید ودرزمان حاکمیت طالبان نیز به اوج خود رسیده بود ودرزمان حاضرکه درک شده است دامن زدن آتش جنگ های قومی به نفع سیطره جویان نیست اکنون ازسیاست (دیواید این رول) تنها برای ایجاد افتراق بین مبارزان شمال استفاده میگرد د وبرای متحد نمودن طوایف پراگندۀ جنوب کشورتلاش های بی ثمرجریان دارد که تدویرجلسۀ امن منطقوی ، جذب افراد طالبان وحکمتیاربه اورگانهای دولتی وتلاش برای گشودن باب مذاکره با طالبان تروریست وابسته به القاعده نمونه های بارزآ ن است .
دولت افغانستان متوجه نیست ویا نمیخواهد توجه کند که جذ ب ملت درمحوردولت با کاربست این هنرهای مطرود سیاسی
ممکن نیست اکنون زمان بسیج تما م ساکنین کشوردرمحوریک میکا نیزم اساسی مبتنی براصول دموکراسی وتساوی حقوق کلیه ساکنین کشوروهموار ساختن راه برای مشارکت همۀ اقوام درامور سیاسی وقدرت دولتی است زیرا حکومت های انتخابی نمیتوانند مانند ملاعمرویا عبدالرحمن خان ویا مانند رژیم شاهی میراثی هرچه دلشان خواست عملی نمایند ، رهبران رژیم جمهوری انتخابی مکلفیت دارند طبق ارادۀ ملت عمل نمایند وارادۀ خود را با ارادۀ ملت هم آهنگ بسازند .
تجارب تاریخی نشان میدهد که دیکتا توران جهان همیشه عاشق گپ خود وعاشق عملی شدن خواست خود بوده اند ولو که این خواست به قیمت جان هزارها ومیلیون ها آدم تمام شود ، آغازوانجام جنگ های جها نی ومیهنی درقاره ها ی جهان درگذشته وحال نمونه های این خصلت ایندیویدا لیستی وخود خواهی بوده است ، ملاعمر نیزبا تمام کاستی ها یش که درمورد ، درک سیاسی ومذهبی وقوا نین جاری کشورهای اسلامی وغیر اسلامی که داشت تلاش داشت مردم افغانستان وجهان تحت اراده اش برده وارحرکت نمایند درحالیکه برده گی درسال 1919 توسط شاه امان الله درافغانستان ملغی شده والغای عام وتام برده گی درسراسر جهان با اعلامیۀ جهانی حقوق بشردردهم دسامبر1948به گوش جهانیان رسانیده شد که تمام 60 کشوراسلامی و یک ونیم میلیارد مسلمانا ن جهان نیز ازان پیروی میکنند ودرهیچ کشورفعلا برده گی جوازندارد فکرمیشود که ملاعمر رهبر طالبان ، با جامعۀ اسلامی وجهانی همگام نبود ه ویا میخواست برده گی را دوباره رویکار نماید واعلامیۀ جهانی حقوق بشررا نا دیده بگیرد واین نمونۀ وجود کاستی آگاهی ازامورجهانی وقوانین جهانی است چنانچه وقتی خانم بنینو کمشنراروپا ئی درامور بشری و19نفرهمراهان او که متشکل ازافراد گزارشگر وکارمندان سازمان خیریه بود دراواخرسپتامر1997درکابل به دستورملا عمر بازداشت گردید ، ملاعمرگفته بود عکس برداری اززنان ممنوع است ، خانم بنینو وهمرا نش به عکس برداری از زنان و عمل خلاف دستورملاعمرمتهم شده بودند .
اعمال جنی ساید و نسل کشی طالبان درشمال : پشتون تباران سا کن درمربوطات مزارشریف که بنام نا قلین یاد میگردند واکثرآنها به قطعات نظامی وافراد مسلح تحت فرمان جمعه خان ساکن بلخ که عضوحزب اسلامی گلب الدین حکمتیاربود تنظیم بود ند بعد ازاعلام مصالحۀ ملی ازطرف داکتر نجیب به دولت پیوسته بود ، جمعه خان که همدرد تخلص بخود انتخاب نموده بود با جمعه اچک رئیس تنظیمۀ مزارشریف که شخص اعتمادی داکترنجیب بود مستقیماً رابطه برقرارنموده بعد ها با استفاده ازتبارگرائی جمعه اچک منظوری یک غوند قومی را اخذ نمود وخودش قوماندان آن گردید که درقدم اول تمام ناقلین پشتون تباربلخ وسایر ولسوالی های ولایت بلخ را درغوند نظامی تحت فرمانش تنظیم نمود ودرقدمۀ دوم برای اینکه مورد انتقاد واقع نگرد د بعضی جوانان غیرپشتون را نیز جذب نمود ، به قول شاهدان عینی ، درزمان هجوم طالبان به مزارشریف جمعه خان قوماندان غوند وافراد مسلح او با طالبان یکجا شد ند وطالبان که درشهرمزارشریف نا بلد بودند به رهنمائی جمعه خان قومامندان غوند قومی وافرادش خانه های هزاره ها ، اوزبیک ها ، تاجیک ها ، تورکمن ها وسایر اقوام غیر پشتون را به طالبان نشان میدا دند وطالبان با اعمال جنی ساید ونژا د پرستانه آنها را ازخانه های شان کشیده به قتل میرسانید ند ، احمد رشید ژورنالیست مشهورپاکستانی نوشته است : طالبان لیستی ازپشتون های محلی ترتیب دادند که درگذشته با گلب الدین حکمتیاروفاداربودند ، شهرومناطق را خوب بلد بودند وطالبان با رهنمائی آنها خانه های هزاره ها را شنا سائی وبه قتل آنها اقدام کردند (ص111 طالبان ... تالیف احمدرشید) پشتون های ناقلین ساکن درولایات شمال افغانستان نه تنها درولایت بلخ ، بلکه درهرجائیکه به تصرف طالبان آمده بحیث خدمتگار خوب به طالبان درقتل وکشتا مردم همکاری نموده اند ازهمین سبب زمانیکه رژیم طالبان درماه نوامبر2001م درمزارشریف سقوط کرد تعدادی ازاین پشتون های ساکن درشمال که با طالبان همکاربودند فرار کردندو ازترس بومی های منطقه نتوانستند دوباره به محلات شان برگردند وبارها درمصاحبه های فرمایشی وسازمان داده شده سر وصدا هائی را براه اندا ختند وتلاش داشتند که حقایق را پنهان کرده انگیزۀ مهاجرت خودرا جنگسالاران شمال و برخورد نا مناسب مردم با خودشان وانمود بسازند ولی این حقیقت نزد همه گان روشن است که این شاکیان بحیث ساکنین مناطق شمال کشورعذاب همکاری با طالبان درقتل وکشتار مردم شمال را میکشند که مردم محل آنهارا نمک حرام میگویند وقاتل فرزندان وخویش وتبارخود میدا نند ، بعضی کارمندان رسانه های جمعی نیزبه قصد حمایت ازآنها سخنان تحریک آمیزوجهت گیرانه یی را مطرح میسازند که آتش خصومت نژادی را مشتعل ترمیسازد وامکان بازگشت مجد د ایشان را به محل قبلی شان تضعیف مینما ید واینهم ضربه وضرررژیم طالبان به پشتون تبارهای ناقلین درشمال افغانستان است .
طالبان وقتی درماه سپتامبر1996کابل را اشغال نمودند به دستورملاعمررهبرشان ، درقدم نخست داکترنجیب رئیس جمهورپناهنده دردفترنماینده گی ملل متحد درکابل را با برادرش به دارآویختند تا قدرت نمائی بکنند وبعد به قول رسانه های جمعی درجریان چند روزحدود 2000نفرغیرپشتون را ازشهرکابل دستگیرنموده به تحقیقات ازآنها پرداختند ومعلوم نبود که ازاین افرا د به چه منظورواطلاع یافتن درمورد چه چیزی استنطاق صورت میگیرفت ، دران زمان شایعاتی وجود داشت که بعضی ازاین دستگیر شده ها بنام بی گناه آزا د شده اند اما تا آخرمعلوم نگردید که آیا همین متباقی افراد بازداشت شده که همۀ آنها غیر پشتون بوده اند آزاد گشتند ویا چه بلائی برسر شان آمد ، چندی قبل که درمنطقۀ چیم تله (قلعۀ ساخته شده ازچیم) یک قبردسته جمعی کشف گردید بعضی ها آنرا متعلق به دوران حضورقوای شوروی د رکابل وبرخی ها مربوط دوران جنگ های داخلی که پس ازبه قدرت رسیدن مجاهدین آغازشد وانمود کردند اما بعضی ها حدس زدند طالبان که دربعضی مناطق به نسل کشی وکشتاردسته جمعی اقدام نمود ند ، این اجسا د شاید ازدوران حاکمیت طالبان درکابل مانده باشد ویا شا ید اجسا د بقا یای همان 2000نفرغیر پشتون باشد که بعضی شان آزاد شده واکثراً لادرک بودند اما کارشناسان امورپس از بررسی دقیق این موضوع دراین باب مجهول ، ابرازنظرتخصصی خواهند نمود که باحدس وگمان قضا وت کردن دراین مورد ، قضاوت ناسالم وتصادقی خواهدبود.
احمد رشید یک برخورد نژاد پرستاۀ طالبان را درکابل چنین شرح داده است : طالبا ن پس ازاشغال کابل مامورین ارشد وبلند پا یه های اوزبیک ، تاجیک وهزاره را ازوزارت خانه ها ازوظایف شان برطرف نمود وعوض آنها پشتون هارا که اهلیت داشتند ویا نداشتند مقرر کرد ه وزارت هارا یکسره عاطل ساختند (ص149 طالبان ...تا لیف احمد رشید) .
با وجود همۀ این کثافت کاری های غیر انسانی ونژاد پرستا نه ، طالبان عاشقا نی هم اینجا وآنجا دارند واینکه میگویند (چشم عاشق کوراست ) این عاشقان طالبان عیب ونقص آنهارا نمی بینند ویا عمداً نا دیده میگیرند ، بسیاری ها معتقد اند که عاشقان طالبان یا مثل خود طالبان نژاد پرست اند ویا فونده مینتا لیست اند همین وجوه مشترک با عث تمایل آنها تا سرحد عشق به طالبان گردیده است ویک ضرب المثل وطنی است که میگویند(اگرکسی را نمی شناسی آشنایان اورا بشناس) روان شناسی نیزحکم میکند بیدون خصلت مشترک یا وجوه مشترک بین انسانها دوستی وصمیمیت بوجود نمی آ ید واین مطالب کلاً ثابت کنندۀ این موضوع است که بیشترین عاشقان طالبان خصوصاً دراورگان های دولتی وعرصه های اطلاع رسانی ومطبوعات نژاد پرستان اند .
احتمالاً برپایۀ همین نژاد پرستی بوده باشد که تعدادی ازحزبی ها ازفرکسیون های مختلف که مدت ها درافغانستان مبارزۀ طبقاتی نموده درکم شدن فاصله ، بین نژاد ها نقش مؤثرایفا کرده بودند پس ازافتادن کابل بدست طالبان درسپتامبر1996م
بسوی طالبان کشانیده شدند مخصوصاً انهائیکه درقطعات نظامی کارمیکردند زیرفرمان طالبان قرارگرفتند وطبق هدایات آنها عمل نمودند ، شاید برخی ازاین افرا ازترس وبه خاطرزنده ماندن و بعضی ها صرف ازلحاظ هم تباربودن به طالبان پیوسته باشند ، احمد رشید درباب همچو اشخاص نوشته است :افراد مسلکی وفنی وسربازان تربیه دیده ازبقایای اردوی کمونیسها (نظامیان دوران حاکمیت داکترنجیب) درکنارطالبان قرار گرفتند که آنها شامل تانکیست ها ، توپچی ها ، پیلوتها ،
ومیخانیک های پشتون اند که بصورت مزد بگیربه خدمت نظامی طالبان پذیرفته شدند (ص148 طالب ...تالیف احمد رشید)
طالبان که به لوث نژاد پرستی وراسیزم ، بنیاد گرائی وفونده مینتا لیزم ، حملات انتحا ری وتروریزم وده ها ایزم های انحرافی وضد بشری دیگرآلوده ا ند بجزپشتونهائی که با انها همسوئی وهمخوئی دارند سایر پشتون ها مانند دموکرات های دیگرازنام طالبان نفرت دارند ، طالبان که درزمان حاکمیت باعث قتل وکشتاربی خانمان شدن اقوام غیر پشتون میشد ند ازاواخر سال 2001میلادی که گلیم رژیم شان ازافغانستان جمع گرد ید برای دریافت بهشت گم شدۀ شان تا امروزباعث قتل شش هزارنفرگردیده اند وطبق گزارش ادارۀ مها جرت سازمان ملل متحد درنتیجۀ جنگ وخشونت حدود نود هزارنفر در جنوب کشورخانه وکاشانۀ خودرا ازدست داده درجملۀ آواره های بی خانما ن پیوسته اند قرار گرفته اند .
طبق گزارش وزارت معارق افغانستان 400 مکتب نسبت نا ا منی ها که عامل عمدۀ آن طالبان است مسدود مانده
وبیشتراز150هزارشاگرد ازتعلیم وتربیه محروم شده اند به قول پتمن معین وزارت معارف یکصد وده نفراآموزگاران کشته شده ویکصد نفر معلم زخمی شده اند طالبان ،جوانان رشیدی را که ازصد ها گل آرزوی شان هنوز یکی نشگفته واگربصورت سالم تربیه میشد ند ممکن که با شگوفان شدن استعد ا د ایشا ن خا د ما ن خوبی به ملت ومیهن خود میشد ند به خود کشی تشویق کرده بنام حملات انتحاری از2004 م تا حال حدود سه صد نفررا واداربه انفجار نموده اند که ازلحاظ شرعی وحقوقی طالبان قاتلین آنها اند .
دولت افغانستان با این گروه تبهکاروتروریست آمادۀ مذاکره شده است درحالیکه ایالات متحدۀ امریکا برای دستگیری ویا قتل ملا عمررهبرطالبان مبلغ ده میلیون دالرجایزه گذاشته است همچنان برای دستگیری ویا قتل اوسامه بن لادن خویشا وند نزدیک ملا عمردرسال2002 مبلغ 25 میلیون دالرجایزه تعین کرد ، رامسفیلد وزیر دفاع وقت امریکا گفت افغانستان کشوربزرگ وکوهستانی است اگرچه یافتن اوسامه بن لادن مانند یافتن سوزن دربین خرمن کاه خواهد بود اما بیست وپنج میلیون دالر
کارخودرا خواهد کرد ولی باسپری شدن چند سال که خبری ازگرفتاری ویا قتل اوسامه نشد کنگرۀ امریکا درسال گذشته جایزۀ قتل اوسامه بن لادن را به دوبرابر یعنی به پنجاه میلیون دالرافزایش داد ، هرقدرکه میزان جایزۀ قتل اوسامه افزایش بیابد ارزش او پیش پیروانش افزایش می یابد چنا نچه چندی پیش تندروان اسلامی درجنوب غرب وجنوب شرق آسیا به اوسامه بن لادن ( لقب شوالیه ) داده شد واورا قهرمان ضد استکبارخواند ند .
لطیف احمدی سخنگوی طالبان بتاریخ 12سپتامبرسال روان گفت :مذاکرات صلح با حکومت افغانستان وقتی به نتیجه میرسد که قوای خارجی افغانستان را ترک بگویند ، سخنگوی طالبان گفت طالبان قانون ا ساسی اسلامی ، قوانین ولوایح اسلامی ، ویک افغانستان کاملا مستقل میخواهند ، ما جهاد را علیه امریکا ومتحد ینش اعلام کردیم وتازمانی به جهاد ادامه میدهیم که خارجی ها کشور مارا ترک بگویند این گفته های سخنگوی طالبان شاید قابل قبول به حامیان بین المللی افغانستان نباشد ، هرگاه امریکا ومتحد ینش حاضر به مذاکره با طلبان با شند لازم است اول اتهامات تروریستی به رهبران طالبان رارفع کنند که بگفتۀ رئیس جمهور کرزی تعداد آنها به 150 نفر میرسد وبعد ، از آنها پرسیده شود که دموکراسی ومتن اعلامیۀ جهانی حقوق بشروسایرقوانین مدنی وجهانی را قبول دارند یاندارند و بعدا طبق پاسخ آنها اقدام نمایند نی که آب را نادیده موزه را ازپای بکشند (والسلام ختم کلام)د .
( آدرس ویبلاک ---->www.sarzaminebalkh.blogfa.com